مورخ 18-08-1394
سلام
امروز 18 آبانماه سال 1394
آترین دیگه داره بزرگ و بزرگ میشه. همین دیشب به من گفت: "بابا ددی ماکسیما از پرادو خفن تره"
میگم خفن رو از کی یاد گرفتی میگه از هدی جون که حامد اینا رفتیم دماوند.
خلاصه زمان زود میگذره و شیرینی های آترین هم عوض میشه......
حالا چندتا عکس رو مرور میکنیم.
شبی با رایان اینا در پالادیوم
یه عکس از مامان شه و بابا مه و عمانی در کانادا
رستوران تاج محل
آبسرد : آترین و لیام
در جستجوی خرید کادوی تولد آترین
باباددی در شیراز
بدون شرح
خونه دایی همایون
برانچ خونه رضا و سوگل
آبعلی با کسری و آرزو جون
تولد دونگی آترین - رستوران چیل جردن
سوپرایز آترین در مهد
تولد آترین خونه بابا مه و مامان شه اینا
آترین قوی در پاساژ روشا
عزیزمی
خرید کادوش از ارمغان کودک
آترین و عشق و عاشقی در مجلس ترحیم. دستاشو بین آخه
آترین مشغول کمک به مامان هلیا واسه شام تولدش - شب قبل تولد
کیک تولدش
خواب بعد از ظهرش
زحمتهای مامان هلیا واسه تولدش. همه غذاها خونگی، سالم، گیاهی و با دستپخت خوشمزه
اینم هنر نمایی های همیشگی مامان هلیا
اینم هنر نمایی های باباددی :-)
سالن اجتماعات خونه مامان شه اینا
تولد رایان - آترین شماره 10 بارسلون اسپانیا "مسی" خیلی قوی - توپ رو با دست میزد تو گل :-)
تولد کوروش و کیانا همون روز
تولد ایمان ::::----))))
عشق حقیقی و همیشگی من
عکس واسه ویزا
جشن هالووین تو مهد آترین
خونه بابالی و مامان فرشته عشق کردن این سه شیطون - ترکوندنا
دویدن آترین تو محوطه مهد وقتی مامانش میاد دنبالش.
نخود بابا
وقتی به آترین میگم: هنرپیشه بشو: این ژست رو میگیره :-)
زیبای من. خدا حفظت کنه