آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

آترین

دوم اردیبهشت 92

1392/2/2 15:13
نویسنده : هلیا
1,805 بازدید
اشتراک گذاری

سلام آترین جونم،

الان تو محل کارم پشت میزم نشستم و خیلی دلم برات تنگ شده. اینقدر دلم برات تنگ شده که نمودنم چرا اشک تو جمع شده.

همیشه از خدا خواستم که جمع سه نفریمونو محافظت کنه. گرچه گاهی هم چشم و نظر هست.

عکسهای زیر کمی قدیمیه ولی مربوط به همین امساله. مثلا عکس زیر مربوط به رستوران سفیر تو چاده فشم:

یا عکس زیر مربوط به شیطونیات تومطب دکتر

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رویا
2 اردیبهشت 92 17:34
عاشق سو تفاهم امروز شدم..که همه فکر کردیم هلی میره سر کار **

اون عکس سومش خداستتتت که داره توی مطب باریک بین شیطونی میکنه ...

آقا آترین وقتی بزرگ شدی یادت باشه این روزا از صبح مامان مامان میکنی و مامان مهربونت حسابی بهت رسیدگی میکنه


فکر کن یادش بمونههههههه )))
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد