آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

آترین

۳۱ شهریور ۹۲

1392/6/31 18:03
نویسنده : هلیا
1,819 بازدید
اشتراک گذاری

سلام سلام

ما اومدیم. من و آتی رفته بودیم پیش مامان شه و بابا مه و بعد یه هفته هم بابا بابک اومد پیشمون. جای همه خالی. به آترین که خیلی خیلی خوش گذشت و هر کاری هم که خواسنه انجام داده از نقاشی روی پارکت و در و دیوار خونه گرفته تا آب بازی با بابا مه و .....

این آقا پسر ما حسابی هم لوس شده به قول بابالی یه کلاس فشرده لوسی رفته.

خبر دسته اول این که آتی داره خواهر یا برادردار میشه. ما خودمون هم هنوز تو شوکیم. البته من یه کوچولو به مشکل خوردم و معلوم نیست که چی پیش بیاد. حالا هر چی که خیر و صلاحه.

خوب عکسها رو از مرداد ماه امسال ادامه میدم

این از آبعلی که خیلی خوش گذشت و اینم آترین که خودش رو قاطی مارینا و آرنیکا میکرد و هر کاری اونا میکردن اونم میکرد

صبح ها هم سر صبحونه آترین پیش مریم مینشست و میگفت مریم به به بیده و اگر یه زمانی مریم میخواست به مارینا هم یه لقمه بده آترین اعتراض میکرد

اینم آتی جون که پا به پای ما بیدار بود و آخر سر نصف شب وسط بازی مافیای ما از خستگی تو اون همه سر و صدا خوابش برد

بازم صبحونه: مریم به به بیده

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سوفیاااا
1 مهر 92 9:02
سلامممم هلیا جووونم
وای نمی دونی چقدر خوشحال شدم از خبر خوشت...
و چقدر خوبه که تفاوت سنی بچه ها کم میشه و با هم دوست بزرگ میشن انشالا...
ایشالا قدم نینی براتوون پر از خیر و برکت و نیکی باشه و جمع خانوادتون با وجود بچه های نازنین گرمتر و پر مهرتر از همیشه باشهههه....
تبریک فراوون به تو و خانواده گلت عزیزممم..



سوفیا جون عزیزم
ممنون که همیشه به ما لطف داری
منم برای تو آرزوهای بهترینها رو کنار خانواده گلت دارم
و امیدوارم که روزی باشه برای تو
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد