آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره

آترین

۱۳ مهر ۹۲

1392/7/14 14:20
نویسنده : هلیا
1,861 بازدید
اشتراک گذاری

اینم از پشت مغازه کیاگالری که آترین خیلی شیک رفت بغل آقایی که در رو نگه میداشت و اصلا انگار نه انگار که مامان و باباش اون پشت وایسادن؛ فقط میخواست بره تو

حالا نمیدونم چه کار واجبی داشت میخواست واسه دوست دخترش خرید کنه نمیدونمممممم

 

متین و آترین خونه عمو خانم حسن‌ولی که اونشب کلی با هم دعوا کردن چون جفتشون خوابشون میومد اما آترین رو هرکاری کردم نخوابید اما تا متین خوابید آترین بلند بلند راه میرفت و میگفت متین خوااااااامم

چند روزی که ماهان جون اومد خونمون و به آترین و به ما خیلی خیلی خوش گذشت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

رویا
14 مهر 92 13:43
قیافه شو ببین ..از پشت شیشه .... با اون موهای موشموشکیش منو کشته
سوفیاااا
18 مهر 92 15:32
سلام ایشالا که خوبی هلی جون...
هلی جونم به آتی بگو خاله سوفی میگه دخترش پرتوقع نیست همین که شما انقدر آقایی و تو کار خونه کمک می کنی کافیههه..
راضی به این زحمتا نیستم به خدا..
عاشق نگاهای زیریرکی آقا آتی هم هستیم در ضمن
بوس برای پسر خوشگل و مامان گل


سوفیا جونم
دختر شما همین که به خانمی و مهربونی و خوشگلی مامانش باشه عالیههههههههههههههه
بوس به روی ماهت
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد