آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آترین

23 مهر ۹۲

1392/7/23 18:01
نویسنده : هلیا
1,665 بازدید
اشتراک گذاری

آترین شیطون و بلا عاشقتم که اینقدر به فکر منی گل من؛ ببخش گلم که مامان خوبی برات نیستم و تو این شرایطی که دارم برات کم میزارم؛ ولی بدون که همه زندگی من هستی و بدون که واقعا عاشقتم؛ خدا حفظت کنه عزیزم.

دیشب حالم حسابی بد بود؛ آترین میگه بابا جون مامانی گناه داره

پریشب هم مامانم زنگ زد أاترین گوشی رو برداشته میگه سلام خوبی؟‌

مامان میگه کجایی؟ -اینجام

بابا جون کجاست؟ -اونجاست

مامان کجاست؟ -مامان اققققققق(یعنی داره بالا میاره)

دیگه حسابی با مامانم حرف زده

بعد داشت با باباش میرقصید بابک میگه آترین یادته عرس داماد رو رفته بودیم عروسی؟ یهو آترین اومد باباش رو بغل کرد و سرش رو کج کرد و باباش رو بوسید.

دیروز هم بهش میگم آترین میدونی مامان میخواد یه نی نی بیاره؛ میگه نه مامانی نی نی اخه؛ مامانی نی نی بغل نه؛ آترین بغل کن

خلاصه این که حسابی فضول و بامزه و شیرین زبون شدم من

دیروز براش فیلم بیمارستان و به دنیا اومدنش رو گذاشتم؛ حسابی بغض کرد نمیدونم چرا؟ خیلی ترسیده بود.

 فرودگاه امام شهریور ۹۲؛ آترین در حال تمیز کردن کالسکه

تو هواپیما: هواپیما که نشست مردم شروع کردن به دست زدن؛ آترین هم خوشش اومده بود میگفت مامانی دوباله خوام. گفتم چشم الان به خلبان میگم بلند شه یه بار دیگه بشینه :)

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد