آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آترین

مامانییییییییی

1391/11/18 12:28
نویسنده : هلیا
1,766 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز ۱۸ بهمن ۹۱ هست و من بعد از دو روز تاخیر به علت پایان‌نامه کذایی دارم این رو مینویسم

دوشنبه هفته پیش که خونه خاله ناهید بودیم و آتی کلی با بچه‌ها بازی کرد و همش میرفت تو حیاط خلوت خاله ناهید اینها و در رو می‌بست و می‌زد به در و کیف می‌کرد

سه شنبه هم راه افتادیم و رفتیم یزد و تا جمعه با خاله یاسی و عمو محمد یزد بودیم که مثل همیشه خیلیییییییی خوش گدشت و آتی هم که تا دیروقت نمی‌خوابید و تا ازش غافل می‌شدیم از پله ها می‌رفت بالا و هر چی صندلی و اینا می‌چیدیم از زیزش یه جورایی خودش رو رد می‌کرد. با عمو محمدش رفت حموم . کلی با هم بازی کردن و خوش گذروندن

دوشنبه هم مامان اینا اومدن اینجا و آترین خیلی خیلی ذوق کردش 

دیروز هم که بچم از صبح تا عصر پیش خانم قانی بود چون من همش در حال رفت و آمد به دانشگاه بودم و خانم قانی میگفت هیچ کاری نکرد و خیلی آقا بوده اما هرچند وقت یک بار میومده پشت لب‌تاپ دنبال من و هی می‌گفته: نیشت

 ۱۲ بهمن ۹۰: دیگه اسباب‌بازی رو با دو دستش می‌تونه بگیره

اینم عکسهای عمو برنا جون ۱۳ بهمن

۱۴ بهمن می‌تونم به مبل تکیه بدم و بشینم

۱۵ بهمن اولین غذا: لعاب برنج

۱۷ بهمن: وقتی با بابام از حموم میام بیرون

۱۸ بهمن اینم قیافم بغل خاله نرگس

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رویا
20 بهمن 91 23:55
عزیزمههههه
خیلی خوردنیه *
واقعا توی انتخاب لباس سلیقه ات خوبه ..حاج آقا آترین خیل یخوش لباس هستن


ممنونم عزیزززززززززززم
نه بابا لطف داری
من همش لباسهای مارکدار واسش میخرم اما میترسم بعدا واسمون مشکل ساز بشه
میدونی خیلی سخته. آدم دوست داره که بچش لباسهای خوب بپوشه اما میگم اگر یه زمانی نشد و نتونستم چی؟ بد عادت نشه
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد