آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 28 روز سن داره

آترین

آخه من عاشق باشه گفتن توام

1391/11/23 11:25
نویسنده : هلیا
1,529 بازدید
اشتراک گذاری

۲۳ بهمن ۹۱

هفته پیش همون‌طور که بابا بابک گفتش متین جون اومد ایران و ما پنج‌شنبه رفتیم خونشون که خیلی خوش گذشت و آترین هم نزاشت یه آب خوش از گلوی متین گل بره پایین و تا اون میخواست کارتون ببینه میرفت ای‌پد رو خاموش میکرد یا هر دو دقیقه یکبار بهش پخ میکرد و دوتایی خیلی بامزه بودن

جمعه هم متین جون اومد خونه ما و دیگه این دو تا بیشتر با هم آشنا شدن و بیشتر با هم بازی میکردن و آترین هم هی پستونک متین رو میزاشت تو دهن متین و وقتی متین سرفه می‌کرد می‌زد پشتش

یکشنبه هم همین داستان خونه عمو محمد بود و طفلکی عمو و زن‌عموی یاسی از دست این دو تا بچه شیطون و خوشگل سرسام گرفتن

دیروز یعنی ۲۲ بهمن هم رفتیم با پریسا جون و کیانا جون جاجرود که اونجا هم پارسیا و کیانا و آترین با هم بازی می‌کردن و سه تایی قر می‌دادن و بعضی وقتها هم دعوا و بعضی وقتها هم بوس و ...  که خیلی خیلی خوش گذشت

آترین هم دیشب میگفت مشین(متین) و تازگیها هم میگه باشه که من و باباش عاشق این باشه گفتنشیم

دیشب هم داشت بامبوها رو مینداخت که من دویدم و گرفتمش و تا دعواش کردم تند و تند من رو بوس می‌کرد و می‌گفت به به و دست نه و باشه

آهان از کارهای جدیدش که زیاد انجانم میده اینه که جیغ می‌زنه و بعدش خودش می‌گه هیش خنده

حالا پارسال: ۲۰ بهمن: اینم پسر اخمالوی پرجذبه من

۲۱ بهمن

با بابایی جواد و رایان جون

۲۳ بهمن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رویا
23 بهمن 91 19:34
مامن اترین جون
میشه از اتاق اترین عکس بزاری از لباساش که معلومه سلیقه ات عالیه .
منم همیشه این درگیری رو دارم وقتی نینی ها کوچولوو هستن ..درسته که عادتشون بدیم به لباس مارکدار عالی یا نه ؟


رویا جان
حتما سر فرصت عکس میزارم
ممنون که اینقدر به من لطف داری
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد