۲۹ اردیبهشت ۹۲
سلام
الان که دارم این رو مینویسم اعصابم از دست این آترین شیطون خرابه.
امروز آقا صاحب اومده اینجا که شیشه ها رو پاک کنه اون که زد یه شیشه بالا رو شکوند.
منم داشتم ملحفه ها رو از بالا میاوردم پایین که جمعشون کنم که آترین با شیشه آب معدنی چند بار محکم زد تو صفحه تلویزیون و تلویزیونمون خراب شد. جالب اینجاست که خانم قانی هم تو آشپزخونه بوده و اصلا برنگشته یه نگاه بندازه که این سر و صدا مال چیه!!!!!!!!!!!!
حالا دیگهههههههههه. چه میشه کرد؟ به قول رویای عزیزم که میگه تا آترین بزرگ شه باید همه وسایلمون رو نو کنیم.
ادامه آلمان:
اینم آترین تو قونه(خونه) خودش میرفت زیر صندلی غذاش و حسابی حال میکرد
اینم قیافه آترین لوس لوسی
آترین و سرمای آلمان
قیافه آترین وقتی که گوجه و عما دارن توپ بازی میکنن
اینم از شرایط آب و هوا واییییییییییییییییییییییییییییییییی
آترین در حال ژست گرفتن واسه دوربین(قشنگ میفهمه که میخوایم ازش عکس بگیریم)