آترینآترین، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

آترین

۱ تیر ۹۲

1392/4/1 16:00
نویسنده : هلیا
1,871 بازدید
اشتراک گذاری

۵شنبه مامی مشته اینا از مکه اومدن و دیگه ما هممون اونجا بودیم و تا بابک و همایون مامان اینها رو از فرودگاه آوردن دیگه ۲ نصف شب شده بود و شام خوردیم و تا هاله اینها رو رسوندیم و اومدیم خونه دیگه ۵ صبح شده بود

آترین هم که همش دنبال ماهان و عاشق ماهان

جمعه هم دوباره نهار و شام خونه مامان اینا بودیم و رها و آوا و خاله ناهید و افسانه هم بودن

به أتی که خیلی خوش گذشت و دنبال بجچه ها از این اتاق به اون اتاق

اتفاق مهم: آترین ۵شنبه موهاش رو کوتاه کرد و دوباره شد آترین موسیخ سیخی

۵شنبه هم با بابک و آتی رفتیم نهار بونن ظفر و ایشون آتیش سوزوندن و میگفت(بلند): آقا آقااااااااا سس خوام

 آترین و ماهان

قرتی قرتی

عموفرید مهربون

تولد بابا بابک

آترین شیطون و بلا

آترین و کفشهای مامانش

این هم هنر عکاسی خود آترین جون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

رویا
2 تیر 92 0:58
سلام به آقا آترین خان گل

ما این مامان تون رو پشت میز مدیریت خیلی بیشتر دوست دارم *

هلی اون عکس که از پاهاش گرفته چه بامزه است ... اون تیپ قرتی ایش هم یک کلاه شاپو کم داشت .. که دیگه بشه آخرش


فدات شم
آره بابا آقا خودش همه کاره است از عکاسی گرفته تا .......
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آترین می باشد