۳ مهر ۹۲
سلام
ممنون از تبریکای قشنگ شما دوستای گلم
یک چیز بامزه بگم از آترین؛ من همش حالت تهوع دارم و همش در حال سرفه کردن و .... به سمت دستشویی هستم؛ حالا آترین هم تا مثلا آبی چیزی میخوره که میپره تو گلوش و سرفش میگیره؛ میدوه به سمت دستشویی و اونجا سرفه میکنه
دیشب هم رفته بودیم بوکا جای همه خالی؛ آترین هم میخواست گارسون رو صدا کنه میگه آقا؛ آقا جون بیا
آترین و متین و مانی تو یک روز خوب تو کیدزلند نیاوران مرداد ۹۲: آترین نمیزاشت که متین ر بغل کنم ولی خودش قشنگ میرفت بغل گلناز مینشست و هلو میخورد و یکبند هم میگفت مانی مانی
متین خوشگل
اینم یه پسر لخت خوش تیپ
اینم آتی خوشگل با بلوز خوشگلش که عمو فرید واسش سوغاتی آورده
آترین و متین و عمو مهدی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی