6 مهر 92
چند روزی که هانا جون اومد خونمون و خیلی به همه ما خوش گذشت
مرداد ٩٢ خونه عمو محمد
رستوران پستو با هانا جون (اینقدر خلوت بود که فقط خودمون بودیم ۴تایی و کلی با هانا خندیدیم)
پاساژ البرز: اینم طرز ایستادن روی صندلی با دور دهن بستنی ای
هانای خوشگل عشق و جون و عمر من
کیدزلند شهرک غرب؛ با متین و هانا جون و آترین؛ بچم اینقدر خونه داره که نگو یا داشت ظرف میشست یا جارو میکرد یا غذا میپخت یا اتو میکرد؛ واییییییییییییی که خوش به حال زنش
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی