۹ خرداد ۹۲
سلام
الان چند روزه که ماهان اومده پیش آترین و آترین هم حسابی خوشحاله و یکبند از صبح داره میگه ماههان ماههانی و حسابی با هم بازی کردن و دیشب ماهان جون رفت خونشون که من فکر میکردم آترین خیلی گریه کنه که خیلی راحت برخوزد کرد و دم در واسش بوس فرستاد.
از کارها و حرفهای جدید آترین: تا بابام یا باباش میان میدوه و دمپایی میاره واسشون..... میگه خامَه؛ بشین؛ دوغ خااامممم؛ شیر خااااااام؛ میاد به سمتم که مثلا من رو بوس کنه ولی یهو سرش رو برمیگردونه(مثلا داره شوخی میکنه)؛ show ur teeth و close ur eyes رو هم یاد گرفته؛ تو ماشین که میشینیم میگه مامانی اواِده خام: بام بام(منظ.وش آهنگ کامران و هومن: تو رو میخوام کنارم) و باید صداش هم تا آخرین درجه زیاد باشه و باهاش هم میخونه
آترین و ماشین شارژی
آترین و عشق جاودانش: جارو و خاکانداز البته جاروبرقی همچنان در مقام اوله
آترین و بابا محمود جونش
آترین درایور در Roermond هلند. یعنی اون روز به حدی سرد بود که میخواستم زمین و زمون رو گاز بگیرم
شب آخر: آترین و رامون که یه بند به رامون میگفت آقا آقاااااا
آترین در جعبه تخت پارکش
آترین در حال ژست گرفتن
روز برگشت ساعت ۶ صبح
فرودگاه دوسلدورف
آترین و دوستدخترهای هلندیش